علی (برای آجیلی)

خیلی وقت بود دلم برای علی تنگ نشده بود. خیلی وقت است دلم برایش تنگ نمی شود. خیلی وقت است فکر می کنم سیاست سرش نمی شده، خشن و جنگجو بوده، درونگرا بوده و یکدنده. خیلی وقت است علی مال من نیست. خیلی وقت است. علی مال همیشه هیچ کسی نیست.

علی مال بچگی هاست. مال وقتی است که مامان دستت را می گیرد و می گوید بگو یا علی، بلند شو! یا غدیر که می شود عیدیت را می گیری. مال دوره  سنگینی درب خیبر، مزه آجیل مشگل گشا با طعم یک داستان، دوره عشق های نوجوانی، دوره آرزوی مردن به خاطر یک شعر، دوره مداحی گرسنگی های چند روزه،  دوره لرزیدن از خواندن یک جمله، دوره آرزوی یک ساعت بیشتر بیدار ماندن با فکر کسی.

علی مال وقتهایی است که می خواهی بلند شوی، علی مال یک معجزه است یا یک نذر، از دست دادن کسی،  علی مال شبهای کمیل است تا با همراهی یک مداحی و روضه مبتذل خیالت راحت باشد که مستحبات، جمیع گناهان هفتگی را زایل کرده اند تا دوباره گناه کنی. علی مال وقتی است که می خواهند بفرستندت روی مین تا بدانی ساقی کوثر با یک لیوان آب خنک منتظرت است. علی مال وقتی است که قرار است سر ببری، علی مال کشتن مارقین و ناکثین و قاسطین است. علی مال وقتی است که قرار است کسانی را به نام او و فرزندانش از پنجره پرت کنی.  علی مال وقتی است که می خواهی انقلاب کنی. علی مال یک آدم احساساتی که زمزمه هایش بگو تا خون بریزم است. علی مال همیشه نیست. علی مال همیشه هیچکس نیست. علی تاریخ مصرف دارد.

دلم برایش تنگ می شود. برای علی خودم.