تلخ



این روزها خیلی گوشت تلخ شدم. بی ادب، بد رفتار، خسته و کسل. نمی دونم دلیلش چی می تونه باشه. شاید از شرایط موجودم احساس رضایت نمی کنم اما همه اینها دلیل نمیشه که کسی رو از خودم ناراحت کنم ولی می دونم که دارم اینکارو می کنم. این روزها مدام می میرم و زنده میشم. خوابیدن هام هم خسته کننده هستن.

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.ganj-e-sokhan.blogsky.com

سلام ... خسته نباشی ...

وبلاگ قشنگی داری ...
امیدوارم که در تمام مراحل زندگیتون موفق و موید باشید ...
اگه وقت داشتی به وبلاگ درویشانه من هم سر بزن ...
خیلی خوشحال میشم اگه مطالبشو بخونید و در انتهای هر مطلب نظرتونو بدید ...
توصیه میکنم حتمن مقدمه وبلاگرو مطالعه کنید ...
چون از اهداف تاسیس این وبلاگ کاملا آگاه میشید ...
در هر صورت خیلی خیلی ازتون ممنونم و براتون آرزوی موفقیت روزافزون میکنم ...
حق یارتون ...

۲۶۲ سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:49 ق.ظ http://planner.blogsky.com

سلام جالب می نویسید موفق باشید و حق نگهدارتون

گلناز پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:36 ب.ظ

کجایی تو؟ چرا هیچ خبری ازت نیست؟!!

ییییییییییییی دوشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:29 ق.ظ http://ddddddddd

بازم که این بزمجه دو روی مزخرف پیام گذاشت !کجایی تو؟ چرا هیچ خبری ازت نیست؟!! گلناز ... تبریک می گم حالا تتو لقب جدید شما شده؟ مرادیان بفهمه حال می کنه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:56 ق.ظ

برو مسجد چند رکعت نماز بخون حالت جا بیاد. یه سری هم به پایگاه بسیج محل بزن اونجا آدمهای با حال می بینی حالت بهتر می شه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد