ث کالبد شکافی ساختار قدرت در ایران امروز


قدرت در ایران اسلامی در دست کیست؟ آیا به راستی جنگ قدرت در ایران واقعیت دارد ؟ آیا سناریوی از پیش نوشته شده ای مبنای گذران امور مملکتی است؟ یا فرآیند چرخش قدرت کاملا تصادفی و مبتنی بر تغییرات اجتماعی است؟  اینها سوالاتی است که ذهن ایرانیان را در سالیان اخیر  مشغول ساخته است، ولی گرچه گاهی به مناسبت تحولات سیاسی این سوالات مجال حضور یافته اند ولی همواره در هیاهوی جنجالها از خاطر رفته اند. مثلا اکنون شخص رییس جمهور در مظان هنرپیشگی سیاسی و متهم به دست اندرکاری در توطئه حفظ قدرت روحانیون است ولی هر آن با ظهور جنجالی از طرح جناح تندرو بر علیه وی خواهیم دید که اکثریت اجتماع وی را از این اتهام بری خواهد دانست. و همواره شاهد گروههایی هستیم که به تمامی معتقدند بافت قدرت در ایران ثابت و تعیین شده توسط اقراد یا کشورهای خاصی می باشد.
به نظر می آید آنچه می تواند ما را در تبیین و تفسیر علمی مسایل تنازع قدرت در ایران یاری کند گمانه زنی جهت یافتن چارت سازمانی قدرت در ایران و نقش هر کدام از قدرتمدارن در جمهوری اسلامی، نوع و درجه تاثیر گذاری آنها در تصمیم های اساسی و نوع نگاه آنها به مسایل اطراف است. مسلما چارت مذکور بنا بر اختلاف نظر جسنجوگران آن دارای پارامترهای متفاوتی خواهد بود ولی با توجه به شواهد موجوذ و برخی همگرایی ها در نظریه پردازی به نظر می آید دست یافتن به چارچوب اساسی فدرت در ایران چندان هم دست نیافتنی و دور از ذهن نخواهد بود.
بی شک محقق در دست یافتن به نمای کامل این چارت به حلقه های مفقوده بسیاری بر خواهد خورد و در کنار تعیین چارت سازمانی فدرت ناچار حواهد بود اهداف سازمانی و شخصی قدرت مداران را نیز مد نظر قرار دهد. محقق در جهت دستیابی به این هدف می تواند از موارد زیر به عنوان منابع میدانی و کتابخانه ای استفاده نماید:
۱- تاریخچه چرخش قدرت در جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی
۲- بیوگرافی شخصی فدرتمداران
۳- تاثبر چرحش قدرت بر رفتار دیگر کشورها با ایران و بالعکس
۴- تاثیر واقعیت ها و تحولات فکری، اجتماعی و اقتصادی در سطح عامه بر ساختار قدرت
۵- تاثیر واقعیت ها و تحولات فکری، اجتماعی و اقتصادی در سطح روشنفکران بر ساختار قدرت
۶- نگرش دیگر صاحبنظران به چارت قدرت
به نظر نگارنده آغاز این حرکت و مدلسازی قدرت در ایران به کاستن از آنچه از آن به عنوان پیچیدگی توریع قدرت در ایران یاد می شود کمک بسیار خواهد نمود.
به نظر می آید محقق در تلاش خود برای انجام این مهم لازم است مواردی را در نظر بگیرد:
۱- توجه به وجود چارچوب تقریبا ثابت با اهداف سازمانی مشخص، علیرغم تمامی تغییرات شکلی در شیوه مملکت داری، احتمالا می توان اصول بنیادینی را در نظام یافت که راز ماندگاری و اتحاد دولت مردان در مواقع خطر را در خویش دارد.
۲- توجه به اتعطاف پذیری (Flexibility)چارت و عدم صلبیت (Rigidity) در تعیین جزئیات آن، ماندگاری ۲۶ ساله جمهوری اسلامی و تغییرات شکلی آن بیانگر پویایی(Dynamism) این ساختار است.
۳- عدم اتکای کامل به ساختار قانون نوشته و اداری قدرت در ایران و توجه به نقش پوسته ای آن در بسیاری موارد و تلاش جهت یافتن هسته های قدرت.